كيان جونكيان جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

خاطرات دوست داشتنی کیان

آذر ٩٨

حضورت در قلبم مثل نفس كشيدن است ارام وبي صدا ارام ارام چه عاشقانه دنيايمان شدي اين عكسهاي داداشي كه ١٥ آذر ماه با بابا وعمه رفته بودن تهران سالگرد مامان بزرگ بابا حميد بود ومن وتو بخاطر مدرسه تو نرفته بوديم كه من سعي كردم به تو خوش بگذره وشب هم دايي مرتضي اومد پيشمون وتو كلي حال كردي خوب اينم كارنامه كلاس زبانت تا الان كه خيلي خوب وعالي وهمچنان علاقه مند كه اوميدوارم كه همينطور بموني نفس مامان 😘😘😘😘 خوب اينم عكسهاي شب يلدا كه امسال خونه باغ دايي رضا رفته بوديم چون دايي اين خونه رو تازه ساخته قرار شد شب يلداي امسال همه بريم اونجا كه زندايي ودايي خ...
2 دی 1398

خاطرات مهر تا ١٩ابان ٩٨

كيانم لبخند تو خلاصه خوبيهاست همين كه بخندي دنيا از ان من است ميخواهم به خورشيد بفهمانم تو پر نور تري زيباتري وبه دنيا بفهمانم تو براي من از هر چيز ديگر مهم تري عشق مامان بازم ببخشيد كه دير به دير خاطراتت مي نويسم 😔😔 اما ماماني سعي ميكنم كه همه چي به ذهنم بسپارم وبرات بنويسم پسرم ديگه مرد شدي وداري بزرگ ميشي خيلي نگران بودم براي كلاس اولت اما خداروشكر هيچ مشكلي نداشتي وخانم توانا خيلي ازت راضي ونيمه اولي بودنت هم مشكلي به وجود نياورد وبااينكه مدت زيادي از مهر نميگذره پسرم ياد گرفته برامون بابا اب داد بخونه وبنويسه الهي قربونت بشم من عزيز دل مامان 😍😍😘😘 اينم اموزش چوب خط بود برا درس ...
20 آبان 1398

كلاس اولي شدن كيان جونم مهر 98

پسر گلم ،كيان قشنگم ورودت رابه كلاس اول تبريك ميگم اولين ها هميشه خوب هستند عزيز دلم اغاز نوشتن واغاز خواندن است وبا نام خدايت شروع كن به نام زيبايي هاي او واميدوارم اين روزهاي خوش كلاس اول برات هميشگي باشه وهرروز شاهد موفقيت هات باشيم ومن وبابا رو بيشتر وبيشتر شاد كني كيان عزيزم كلاس اولي شدنت مبارك 😘😘😘😘😘 ...
31 شهريور 1398

تولد پسراي گلم

روز تولدتان بهترين روز عمرم است .روزي كه با تپش هاي تند تند قلبتان شروع به زندگي كردين ونامتان در قلبم روييد.روزي كه غصه سراغم نمي ايد وهوا دوباره حس قشنگي داره ،شب ميلادتان برايم ارمغان خوبيها وزيبايي هاست،الهي جاده زندگيتان هموار،اسمان چشمانتان صاف ودريايي ودلتان هميشه ارام وزلال باشدوهيچ وقت از دنيا خسته نباشيد پسراي قشنگم تولدتان مبارك😘😘😘😘❤️❤️❤️❤️❤️ عزيز دل مامان امسال تولدتون با ٤روزتاخير گرفته شد اخه هجدهم ونوزدهم تاسوعا وعاشورا بود واصلا دلم نيومد هر چند كه امروزم يه كيك و چايي زعفراني ويه دورهمي چهار نفره به قول خودت شمع وكادو😂😂 الهي عاقبت بخير بشين عزيزاي دل مام...
24 شهريور 1398

خاطرات ۶تیرماه تا ۹۸/۵/۲

سلام عزيز دل مامان پسر قشنگم اينم عكسهاي ٦تير ماه كه با مادر جون عمه رفته بوديم شمال سفري كه به خاطر شاغل بودن عمه ومادر جون وبابا از دو هفته پيش برنامه ريزي كرده بوديم تا بتونن مرخصي بگيرن كه يك هفته به سفرمون خاله مريم اينا تصادف كردن كه حالم خييييييلي بد بود خوب خداروشكر ختم به خير شده بود وفقط دست خاله مريم شكسته بود 😭😭😭 ولي خدا خيييييلي بهشون رحم كرده بود واتفاق بدتري نيفتاد والانم كه اين مطالب مي نويسم فقط خداروشكر ميكنم درست خاله دستش شكست وعمو محمدم كمرش اسيب ديد ولي خوب اتفاقهاي بدتري هم ميشد بيفته كه خدارو شكر خدا بهمون رحم كرد ولي خو...
8 مرداد 1398

يه روز خوب با بهترينهاي زندگيم

98/3/31يه روز خوب با بهترينها ي زندگيم خيلي خوش گذشت وعشق مامان كلي اب بازي كرد وماهي هم برامون صيد كرد عاششششششقتم ماماني كه اينقد عاشق اب بازي فدات بشم عزيز دل مامان 😘😘😘😘😘❤️❤️❤️❤️❤️ ...
31 خرداد 1398

خاطرات ارديبهشت تا ٢٧خرداد

سلام عشق مامان اينم گواهي پايان دوره پيش دبستاني چقد زود داري بزرگ ميشي ماماني باورم نميشه پسر كوچولو مامان كلاس اولي شده ولي خوب دنيا كار خودشو ميكنه وزمان هم چه بخوايم چه نخوايم ميگذره فقط ميتونم برات دعا كنم كه عاقبت بخير بشي عزيز دلم اينم يه سري از كارهايي كه تو مهد انجام داده بودي اخه تو از ٢٥ارديبهشت ديگه نرفتي مهد البته مدير مهد همه وسايلتون داد خوب رفتنتون هم بي فايده بود ومنم از يه سري از كارهايي كه تو مهد انجام داده بودي عكس گرفتم عاشق ادمهاي نقاشيتم سه سوته ادم ميكشي مختصر ومفيد😂😂😂😂😂 اينم عكسهاي ٢٣/٢/٩٨كه تولد من بود بابا ميخواست بره كيك بگيره اما من نگذاشت...
27 خرداد 1398