تابستان ۱۴۰۲

سلام عشق مامان پسر قشنگم این عکس ها مربوط به مرداد ماه بود که با اشکان و شایگان و آرش رفته بودیم جنگل وبه تو کلی خوش گذشته بود کیان مامان چند روز دیگه تولد ۱۰سالکیت اما تو همچنان بازیگوش و شیطون و پر انرژی هستی نفس مامان ا

وقتی سر گرم بازی هستی نمی خوای یه استراحت کوتاه به خودت بدی و یه چیزی بخوری فقط شانسی که آوردیم اشکان و شایگان گرسنه میشن دست از بازی میکشن اگه اونا هم مثل تو بودن واویلا بود 😂😂😂😂

اینم عکس های محرم امسال وباز هم جای خالی بابا بزرگ خیلی سخت تحمل جای خالی بابابزرگ بخصوص شبی تاسوعا که دایی

مهدی نذر شیر و کیک داره به من و عزیز و خاله جون مریم خیلی سخت گذشت 😭

الهی که روح بابا بزرگ شاد باشه و در آسایش و آرامش وقرین رخت الهی باشه

رحمت الهی

اینم وقتی با خاله جون رفته بودیم پارک امسال هم ده روز مهمون خونه خاله جون و ساناز جون بودیم و تو کلی حال کردی وخییییلی زیاد خاله مریم دوست داری و کلی باهاش حال می کنی ‌خاله جون هم تو رو خیلی دوست داره وکلی باهات بازی می کنه خلاصه کلی با هم دیگه حال می کنید

فکر کنم تیر ماه بود که با عزیز رفته بودیم بیرون

اینم شهر بازی که دایی رضا تو واشکان و شایگان برده بود شهر بازی و حسابی بهتون خوش گذشته بود و با ساندویچ الویه زندایی رضا هم حال کردی وقول گرفتین که قبل از شروع مدارس دوباره بیایم شهر بازی 😂❤️❤️❤️

خوب عشق مامان اینم از خاطرات این چند ماه البته اینم بگم که مدرسه فوتبال هم میری وبین والیبال و فوتبال خودت فوتبال انتخاب کردی یکماه والیبال رفتی یه جلسه فوتبال و انتخابت فوتبال شد وبا ذوق و شوق روزهای زوج خودت ساعت زنگ میزاری و میری وکلی از پاس گلهات ذوق میکنی ‌برای من و بابا و محمد با هیجان تعریف میکنی

عزیز دل مامان انشاالله که ارزوهات با حکمت خدا یکی باشه ‌بزرگ ترین آرزوی من این که تو داداشی

محمد دلتون شاد ولبتون خندون باشه وعاقبت بخیر بشید عزیزای دل من عاشششششقتونم ❤️😘❤️😘❤️😘❤️😘