خاطرات ارديبهشت تا ٢٧خرداد

سلام عشق مامان اينم گواهي پايان دوره پيش دبستاني چقد زود داري بزرگ ميشي ماماني باورم نميشه پسر كوچولو مامان كلاس اولي شده

ولي خوب دنيا كار خودشو ميكنه وزمان هم چه بخوايم چه نخوايم ميگذره فقط ميتونم برات دعا كنم كه عاقبت بخير بشي عزيز دلم

اينم يه سري از كارهايي كه تو مهد انجام داده بودي اخه تو از ٢٥ارديبهشت ديگه نرفتي مهد البته مدير مهد همه وسايلتون داد خوب رفتنتون هم بي فايده بود ومنم از يه سري از كارهايي كه تو مهد انجام داده بودي عكس گرفتم عاشق ادمهاي نقاشيتم سه سوته ادم ميكشي مختصر ومفيد😂😂😂😂😂

اينم عكسهاي ٢٣/٢/٩٨كه تولد من بود بابا ميخواست بره كيك بگيره اما من نگذاشتم اخه تو ماه رمضون بود برا همين من وتو با هم كيك انداختيم وخيلي هم خوشمزه شده بود ومحمد هم شام برامون پيتزا پخت واصلا نگذاشت من پام تو اشپزخونه بزارم وميگفت مامان روز تولدش نبايد كار كنه خلاصه چهار نفري كنار هم يه شب خوب پشت سر گذاشتيم البته بابا بزرگ وعزيز ودايي مرتضي هم برا تولدم اومده بودن خونمون وتو كيك بريدي همه با هم خورديم وخيييييلي هم خوشمزه شده بود البته بابا بزرگ ميگفت 😂😂

راستي امسال ماه رمضا ن هم خيلي زود تموم شد ما چند جايي مهموني رفتيم خونه مادر جون عزيز وبابا بزرگ ودايي رضا وخونه عمو بابا ودختر خاله من ويه شب هم خودمون مهموني گرفتيم اما نميدونم چرا يادم ميرفت كه عكس بگيرم خلاصه اينكه ماه رمضان امسال هم گذشت

ومن بخاطر تو شبهاي احيا هم مسجد نرفتم ولي تقريبا هر شب ميبرديمت پارك وتو كلي حال ميكردي واز اينكه اينقد همه دير ميخوابيديم تو كلي حال ميكردي

ومن مثل هميشه عاقبت بخيري تو داداشي از خدا خواستم ميخوام نفسهاي مامان

واي كيان اينم كاكتوسمون كه گل داد واي من اينقد ذوق كرده بودم وخوشحال شده بودم كه هر كي خونمون زنگ ميزد ميگفتم كاكتوسم گل كرده اخه خييييلي ناز وخوشگل شده بود وتو هم از ذوق من ذوق ميكردي

اينم دوچرخه سواري با كمكي

واينجاهم دوچرخه سواري گل پسر بدون كمكي واي كيان خيييييلي زود ياد گرفتي بدون كمكي دوچرخه سواري كني ٦خرداد شروع كردي ٨خرداد كاملا بدون كمك بابا ميرفتي يادم محمد هم مثل تو خيلي زود ياد گرفته بود والان كه ديگه خيلي خوب دوچرخه بازي ميكني عزيز دلم

اينجاهم من وتواومده بوديم علف هرز باغچه رو بچينيم كه اخرش ختم شد به گل بازي و اب بازي شما گل پسر ♥️♥️♥️

اينجاهم پسرم نينجا شده با ده تا شمشير

خوب اينجا هم عكس دستتو كشيده بودي منم تاريخ زدم

وقتي كيان موبايل مامان ميگيره ويه جورايي بازيش ميگره

خونه باغ بابا بزرگ وگربه دوست داشتني كيان كه هر وقت ميريم مياد پيشمون وتو كلي ازش پذيرايي ميكني وكلي بهتون خوش ميگذره

اينجاهم من وتو بابا كه كلي توت چيديم وخيلي هم خوشمزه بود

محمد همراه با چند تا از دوستاشون ودايي رضا ومهدي ومرتضي كه تعطيلات ١٤و١٥خرداد كه رفته بودن كوه وشب هم خوابيده بودن من تو تعطيلات مريض شده بودم وما هيچ جا نرفتيم وبابا هم بخاطر من خونه موند اما به محمد خيلي خوش گذشته بود خييييييلي خسته شده بودن اما بقول خودش ارزش داشت وخداروشكر كه بهشون خوش گذشته بود

اينم عكس٩٨/٣/١٩كه من حالم بهتر شده بود وبأهم تو تراس اومديم وتو تاب بازي كردي

اينم عكسهايي كه اومده بودي پارك بيشتر تو ماه رمضون بود

اينجا كاكتوس گل كرده بود به بابا گفته بودي از من وكاكتوس عكس بگير به مامام نشون بديم اخه مامان عاشق گل كاكتوس فدات بشم ماماني كه هميشه بفكر مني 😘😘😘😘

خوب اينم عكسهاي 98/3/24كه با مادر جون رفتيم جنگل وابسيج وخيلي خوش گذشت هوا هم عالي بود فقط مثل هميشه تو محمد سر اتيش باهم دعواتون ميشه اخه وقتي ميريم بيرون اتيش وكباب وچايي اتيشي با محمد واصلا دلش نميخواد كسي تو كارش دخالت كنه وإنصافا هم كباباش و چايي هاش خييييلي خوشمزه ميشه تو هم گير ميدي ميخوايي همون كاراهارو انجام بدي هرچند برا تو من وبابا اتيش جدا درست ميكنيم اما باز چشمت به اتيش محمد خلاصه يكساعت اول غرغر ميكني بعد كه ميبيني محمد كوتاه بيا نيست ديگه بيخيال اتيش ميشي وتنها لطفي كه محمد بهت

ميكنه اينه كه موقع اومدنمون ميزاره تو اتيش خاموش كني وتو هم كلي حال ميكني ولي در كل روز خوبي بود وبهمون خوش گذشت ودعواها ي تو محمدهم نمك زندگي من وباباست وگاهي با ياداوريش من وبابا كلي ميخنديم كيانم تو اين دنيا داداش محمد بهترين يار وياور ودوست تو هيچ وقت از هم غافل نشيد وپشت وپناه هم باشيد من إينو هميشه به داداشي محمدم ميگم شما دوتا داداش بايد مثل كوه پشت هم باشيد وهيچ وقت همديگر وتنها نزاريد وتوشادي وغم پشت وپناه همديگه باشيد ودعاي خير من وبابا هميشه پشت سرتون الهي عاقبت بخير بشيد عزيزاي دل

مامان وبابا خيييييييلي دوستتتتون داريم ❤️❤️❤️❤️😘😘😘😘

دوشنبه ٩٨/٣/٢٧