كيان جونكيان جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات دوست داشتنی کیان

زمستان ١٣٩٧

1397/12/13 16:05
نویسنده : ماماني
343 بازدید
اشتراک گذاری

عزيز دل مامان حاضر شده بود كه بره سمنان پيش خاله جونش

اينجا هم گل پسر مامان كاردستي درست كرده بود برا دهه فجر

اينم از نقاشي ها كاردستي كه توخونه برام درست كردي

اينم عكسهاي شب بله برون مهدي عمو ١١/١١/٩٧كه تو اصلا دلت نميخواست بيايي واز اول تا اخر مجلس از كنار من تكون نخوردي ونگذاشتي منم از جام تكون بخورم وبه عروس دوما تبريك بگم☹️☹️

حالا خوب پسر عموي بابا بود ووقتي مادر جون بهت ميگفت منم عروسي پسر عموت اخم ميكنم بهش ميگفتي خوب من كه اصلا عمو ندارم كه پسر داشته باشه ومادر جونم گفت من حريف زبون كيان نميشم 😂😂😂

اينجا هم زورو شده بودي وَيَا زورو ميشي يا نينجا يا مرد عنكبوتي

اينجا هم كه بعدازظهر جمعه بود كه ناهار خونه مادر جون بوديم وبعداز ظهر كلافه شده بوديم بساط چايي وتنقلات برداشتيم ورفتيم بيرون كمتر از يكساعت بيرون بوديم اخه خيييييلي هوا سرد بود اما خوش گذشت داداشي هم كه با دوستاش بيرون بود

اينجا هم برا خريد عيد رفته بوديم وتو خيلي خسته شده بودي اورديمت پارك تا خستگيت در بره

كيان وقتي ميخوابي از نگاه كردن بهت سير نميشم فرشته كوچولوي دوست داشتي من عاشششششقتم نفس مامان😘😘

واينم گل قشنگي كه پسرم با سفال تو مهدشون برا مامانش درست كرده بود به مناسبت روز مادر ممنون عزيز دلم نقاشيتم خيييلي باحال بود نفس مامان

كيان اينم چند نمونه از كارهات عسل مامان

پسندها (3)

نظرات (0)